عشقم هر روز بیشتر دلم برات تنگ می شه ...... وقتی صبح ها می ام می بینمت و تو بی تفاوت به من هستی می خواد قلبم از جا در بیاد . ولی عزیزم چاره ای ندارم به جز اینکه این دوری رو تحمل کنم برای آینده خودم و تو و بابا . تا الان هزینه زیاد کردیم و باید از توش یه چیزی در بیاد وگرنه دانشگاه رفتنم بی معنی می شه . از دوری تو رو اوردم به سی......خیلی احمقانست ولی یکم از دردم و تسکین می ده ....امیدوارم بتونم در آینده مادر بهتری برات باشم ... همیشه عشق من می مونی ...اینو یادت نره ...از ته دلم تو رو دوست دارم ...... ...